شرکتی را فرض کنید که با وجود تمام موفقیت های چشمگیری که در گذشته بوسیله آن مشت بی پرده کرده، هم حالا درون لبه ی پرتگاه استراحت دارد. اغلب تحلیلگران اقتصادی از هبوط قریب الوقوع این شریک صحبت می کنند؛ با این حال، هیچ کس کاملا نمی داند که بغرنج کجاست و چگونه می توان آن را برطرف کرد. حال تخیل کنید که در چنین اوضاع واحوالی به شما پیشنهاد می شود تا سمَت مدیرعاملی این شرکت پرسابقه و البته پرمشکل را برعهده بگیرید. پاسخ شما چه خواهد بود؟ آیا بی کند پذیرش خواهید کرد یا با یک «نه» ثابت قدم خود را از دردسر دور می سازید؟
متنی که خوانید، سناریویی فرضی نبود و اتفاقا مربوط به یکی از همدستی های ارشد و چیره روی کره ی زمین است که آن را با نام مایکروسافت می شناسیم. این باهم اتحاد کردن با خلق سیستم عامل ویندوز، دنیای کامپیوترهای انحصاری را دگرگون کرد و توانست چشم انداز اعتبار طلبانه ی خود، یعنی «روی هر میز و در هر ساختمانی یک رایانه ی شخصی» را محقق سازد. با این حال، ردموندی ها اغلب توفیق هایشان را مدیون عهد مدیریت بیل گیتس هستند که در سال ۲۰۰۰ با انتقال مدیریت بوسیله استیو بالمر به پایان رسید. تو دوران چهارده ساله ی مدیریت بالمر، مایکروسافت بلندپروازی های متعدد و گاه موفقی تجربه کرد؛ ولی از خیلی جهات نیز پسرفت های اهمیت کرد.مقاله های مرتبط:معرفی کتاب «تفکر کندرو و آهسته» معلول دنیل کانمنمعرفی تاریخچه اشک های یک میلیارد دلاری؛ چطور استارتاپ ها باید از شکست جلوگیری کنند
اتکای بسیار ازاندازه ی مایکروسافت به دنیای ویندوز و کامپیوترهای شخصی باعث شد تا خیزش ناگهانی گوشی های هوشمند را نادیده بگیرد و آن اعتبار دیر به این حوزه هوشیار شود که دیگر عددی برای گزارش دادن نداشته باشد. تو این طور دوره ای، فروش کامپیوترهای شخصی و به تبع آن سیستم عامل ویندوز با کاهش درخور توجهی روبه رو شده وجود. این اتفاق درکنار مجموعه ای از اتفاقات درونی و بیرونی دیگر، مشکلات اسف باری برای یکی از شرکت های بزرگوار و قدرتمند جهان پیش آورده بود؛ مشکلاتی که به باور هیئت مدیره ی مایکروسافت، تنها با دگرگونی مدیرعامل محلول شدنی وجود.
ردموندی ها یکی از مهندسان کهنه فقره و رهبران اصلی بخشی تجارت ابری مایکروسافت را برای نشستن پیاده شدن صندلی مدیرعاملی مایکروسافت انتخاب کرده بودند و آن بی مانند کسی نبود جز ساتیا نادلا. نادلا مهاجری هندی تبار با رفتاری متواضع و خاموش و افکاری بلندپروازانه و پیش گامانه بود.
رسم است که مدیران کسب و کارهای بزرگ دنیا پس از چند دهه مدیریت یا در دوران بازنشستگی، تاریخ بنویسند و از تجربه ها، آموخته ها، دیدگاه ها و نگرش ها خود سخن بگویند. در میان مدیران کلاسیک، جک ولش با نگاشتن تاریخچه «آیین پیروزی» مدل ی این رویکرد است و در میان مدیران حوزه ی فناوری نیز، می توان اریک اشمیت را مثال زد که در سال های گذشته، کتاب های «عصر جدید دیجیتال» و «مربی تریلیون دلاری» را منتشر کرده است. بر این اساس، شاید بتوان گفت ساتیا نادلا بخشی زود دست بوسیله انتشار کتاب زده است. او در سال ۲۰۱۴ به نشانی جایگزین استیو برای مدیرعاملی مایکروسافت برگزیده شد و تنها سه سال بعد، یعنی در سال ۲۰۱۷، کتاب «از بدیع» را منتشر کرد.
سخن سنج ی این کتاب، یعنی مدیرعامل فعلی مایکروسافت، انفراد است که توانست وقار را به مایکروسافت بازگرداند. درون سال ۲۰۱۴، زمانی که نادلا سکان تربیت مایکروسافت را برعهده گرفت، حال و روز این شریک اصلا مساعد نبود. او توانست با تغییر و تحولاتش در استراتژی و ادب سازمان، سفینه طوفان خورده ی مایکروسافت را بوسیله ساحل امن برساند؛ به طوری که در مدت پنج سال، بها سهام این غول بطی ء افزاری سه گانه طبق و زیاد از هر زمان دیگری به دوران پرشکوه ابتدایی اش با مدیریت بیل گیتس نزدیک پر حرارت شد. در این کتاب، ساتیا نادلا درباره ی این تغییر و تحولات دست افزار های یدکی برای گفتن دارد. همچنین، از مشکلات مدیریت و زندگی و تفکراتی گفتگو می کند که برای تغییر فرهنگ سازمانی مایکروسافت بوسیله فرمان بست.
شناساندن تاریخ «از ابتکاری»
تاریخچه «از ابتکاری» درباره ی زندگی ساتیا نادلا و تفکراتش با قلم خود اوست که بسیاری از موضوعات کارمند و مدیریتی ارزشمند را نیز در خود جای می دهد. به طورکلی، نادلا در این کتاب درباره ی سه مقوله ی واقعی گپ می کند: ۱. دوران جوانی و پیش از ادخال به مایکروسافت؛ ۲. دوران ورود بوسیله مایکروسافت و چسبیدگی بوسیله مدیرعاملی این شرکت؛ ۳. معایب و مزایای دوران شعور تقلبی برای جامعه ی بشری.
ساتیا نادلا در این تاریخ به چند موضوع اصلی پرداخته که یکی از آن ها زندگی شخصی اوست و اینکه زندگی اش چگونه از حیدرآباد هند به ردموند آمریکا می رسد. موضوع دیگری که درکنار این روایت شخصی مطرح شده، روایت سال های کار او در مایکروسافت است. او از سال ۱۹۹۲ درون مایکروسافت مشغول به کار شد و پله های ترقی را یکی پس از دیگری طی کرد تا به جایگاه مدیرعامل مایکروسافت برسد. داخل این کتاب، نادلا به موضوع سومی اندوه رمز کرده و آن تحلیل آینده ی فن شناسی است و اینکه به حدس او، در دهه های آینده، تکنولوژی چه مسیری طی خواهد کرد.
ساتیا نادلا تأکید می یواش کسی که می گوید می تواند مسیر باریک بین فناوری را با دقت زیادی پیش بینی کند، فردی قرص نیست؛ ولی حداقل در کمیت تحلیل کلی، به واقعیت ترکیبی و هوش ساختگی و رایانش کوانتومی بوسیله نشانی سه جریان اصلی فن شناسی در آینده ی پیش رو رمز می یواش. کتاب «از ابتکاری» محور چهارمی بی قراری دارد که نادلا در آن از مسئولیت های شرکت های بزرگ چندملیتی مصاحبت می کند و توضیح می دهد که این همدستی ها باید اساس ی رشد اقتصادی را برای همه ی ملت ها و کشورها فراهم و به کاهش تبعیض و بی عدالتی کمک کنند. محور آخر قدری قرین بیانیه های شعارگونه ای است که هرروزه در جلسات سران سیاسی و اقتصادی گیتی می شنویم و اگر در زمره ی کسانی باشید که به حسن منظور شرکت های بزرگ و قدرتمند اقتصادی خوش بین نیستند، احتمالا خواندن این بیانیه های طولانی برایتان خوشایند نخواهد بود.
تاریخچه «از نو» تجربه ی مدیریت مدیران شرکت های ارشد را پیش روی خواننده ترسیم می کند؛ زندگی مدیرانی که باید غرض های میلیارددلاری بگیرند و قریه هاهزارنفر را مدیریت کنند. این همان شکلی از زندگی است که معمولا آن را به اشتهار عمر شرکتی می شناسند. اگر تو کسب و کار کوچک یا اداره محلی فعالیت می کنید، امکان پذیر است مشاهده ی نمایش زندگی مدیر در این طور مقیاسی برایتان جذاب نباشد. بااین حال، چنانچه دوست دارید از موضع مدیر شرکتی بزرگ به دنیا نگاه کنید و با دغدغه ها و مشکل ها و استیل عمر چنین افرادی آشنا شوید، کتاب «از نو» می تواند گزینه ی مناسبی باشد. البته کمی آشنایی با اصطلاحات تخصصی دنیای اینترنت و تکنولوژی، قطعا می تواند به عسل مطالعه ی کتاب بیفزاید.حصه های کتاب
ساتیا نادلا تو بخش هایی از کتاب «از نو» تصنیف است:حدود بیست سال پیش وقتی جوان بودم، نداشتن همدلی مقدور حیات بوسیله قیمت نپیوستنم به مایکروسافت تمام شود. با نگاهی بوسیله روانی مصاحبه ی خودم در چندین دهه ی پیش، به یاد می آورم که پس از یک روز طولانی مصاحبه با مدیران و رهبران مهندسی در بنیاد های مختلف که طاقت و دانش تخصصی مرا آزمودند، با ریچارد تیت آشنا شدم. او مدیری درون حال پیشرفت بود که درون نهایت، شریک تولید بازی کرانیوم را بنیان خلقت. ریچاد از من نخواست که مسئله ای مهندسی را روی کوهمیز سفید حل یا درباره ی برنامه ی کدنویسی پیچیده ای گپ کنم. درباره ی بازرگانی گذشته یا سوابق تحصیلی ام مرا سین جیم نکرد؛ بلکه فقط یک سؤال سهل داشت: «تصور کن نوزادی را می بینی که داخل خیابان رها شده است و گریه می بطی ء. چه کار می کنی؟» بدون آنکه سبک و وزین کنم، پاسخ دادم: «با پلیس تماس می گیرم». ریچارد اگرچه مرا پذیرفت، بوسیله خارج دفترش هدایتم کرد و دستش را روی شانه ام گذاشت و گفت: «تو بوسیله بخشی همدلی داخل خودت نیاز داری، خردسال جان! اگر دیدی طفولیت تو خیابان ول شده و دارد زاری می کند، بچه را از زمین بردار.»
ریشه های مایکروسافت و فلسفه ی حیات آن فراگیر کردن استفاده از رایانه بود. کمال مطلوب شریک این حیات که همگان بوسیله آن دسترسی داشته باشند و درون همین زمینه، وجود داشتن رایانه روی هر میزکار و در هر خانه، مأموریت آغازین مایکروسافت بود. این چیزی حیات که فرهنگ آمریکایی را تعریف می کرد؛ اما حالا وضعیت متعدد تبدیل کرده است. امروز، روی اکثر میزهای کار و در اکثر خانه ها رایانه هست و اکثر مردم تلفن همراه هوشمند دارند. نادلا می گوید:از بسیاری جهات قاهر بودیم؛ اما در بسیاری از موارد دیگر قفا مانده بودیم. معامله رایانه ها اندک شده بود و از دنیای تلفن همراه به طور چشمگیری قفا الباقی بودیم. در جست وجوی اینترنتی قفا بودیم و درون صنعت بازی، به نمو دوباره حاجت داشتیم. به ایجاد همدلی ژرف تری با مشتریان و نیازهای ناگفته و برآورده نشده شان نیازمند بودیم. وقت آن رسیده بود که برای حرکتی ابتکاری و متاخر دست به امر شویم.ریشه های مایکروسافت و فلسفه ی وجود آن، فراگیرکردن مصرف از رایانه حیات
پس از چند دهه رشد ثابت در فروش رایانه های شخصی داخل سراسر جهان، فروش به ارتفاع خود رسیده وجود و در آن زمان، در حال کمبود بود. تعداد محموله های رایانه های شخصی حدود ۷۰ میلیون بود؛ تو حالی که محموله های گوشی های هوشمند به بیش از ۳۵۰ میلیون گویا حیات. این معارفه ناخوشایندی برای مایکروسافت محسوب می شد. هر رایانه ی شخصی فروخته شده به معنای پرداخت حق تشخیص بوسیله مایکروسافت وجود و بدتر از همه اینکه نه تنها فروش رایانه ها کاهش یافته بود؛ بلکه محبوبیت ویندوز ۸ نیز که هجده ماه پیش روانه ی میدان شده بود، درون حال کمبود وجود.سودا با کد تخفیف zoomit
در همین حال، جهیز عامل های اندروید و اپل داخل حال اوج گیری بودند که انعکاس دهنده ی انفجار گوشی های هوشمندی بود و کارمندان و توسعه دهندگان در مایکروسافت نتوانسته بودند در آن موفق شوند و تا اینکه به سختی توانسته بودند در این بازار حضور داشته باشند. در نتیجه، سهام مایکروسافت که مدت ها سرمایه گذاری ایمن و پربازده بود، برای سال ها داخل حال درجا کوفتن بود. درون سازمان نیز ادبیات همان احترام ترسناک بود. درون آن سال، نظرسنجی سالانه از کارکنان مایکروسافت نشان عدل که بیشترِ کارکنان فکر کردن نمی کنند که در مسیر پایدار پیش می روند. آن ها درباره ی توانایی های مایکروسافت بخاطر نوآوری شک داشتند.
کارمندان مایکروسافت معتقد بودند که فقط یک نفر از بیرون می تواند شرکت را درون خوش نویسی درست استراحت دهد. هیچگاه یک از معروفیت های موجود در فهرست نامزدهای احتمالی مدیرعاملی، ازجمله ساتیا نادلا، آن ها را به عطش نمی آورد. صنعتی بوسیله سنّت احترام نمی گذارد و آنچه بوسیله آن حرمت می گذارد، نوآوری است. مایکروسافت بنده سنّت شده بود؛ اتفاقی که جایی تو دنیای فناوری نداشت. آن ها به جبر می خواستند برای محصولات فرسوده سندیت دعوی ایجاد کنند و این چالش پرسنل هر شرکتی است تا مایکروسافت را تو تلفن همراه و ابر (Cloud) همچنین تو جهان شکوفا درنگ.
اتیکت سازمانی مایکروسافت به ویران ای تبدیل شده حیات که به هر بسرنوشت شوم دچار کردن اجازه می داد تا شبیه جزیره ای دورافتاده براساس قواعد و قوانین خویشتن عمل کند و تنها دستاوردهای خودش برایش وقار داشته باشد. بعدها، این موضوع در قالب کاریکاتور بسیار جالبی از روابط مستخدم شرکت ها منتشر شد که تو شمایل زیر، می توانید آن را مشاهده کنید.
این کاریکاتور واقع گرایانه از تعامل حصه های مختلف شرکت های مایکروسافت، گوگل، آمازون و اپل است. در کاریکاتور مایکروسافت، جزء های متنوع آن را درون پیله هایی جداگانه مشاهده می کنیم که هریک به جانب مقدر شدن دیگر تسلیحات ای را نشانه اندوهناک است.
ساتیا نادلا می گوید:این شمایل را به صراحت در خاطر دارم که بوسیله چشم های صدها حقوق بگیر مایکروسافت که منتظر سخنرانی ام بودند، خیره شده بودم. چهره های آن ها منعکس کننده ی شوق و تپش و انرژی بود که با اضطراب و قدری ناامیدی همراه شده بود. آن ها تیمار مثل من به مایکروسافت آمده بودند تا دنیا را تبدیل دهند؛ اما از درجازدن مشارکت ناامید شده بودند. از همه ناراحت کننده تر اینکه بسیاری احساس کردند که مشارکت روح خود را از مشت داده است. هنگامی که اغوا حضار به پایان رسید، موقت گفتم: «صنعت ما به سنّت جاه نمی گذارد و آنچه به آن احترام می گذارد، نوآوری است. این چالش جمعی ماست تا مایکروسافت را داخل دنیا شکوفا کنیم.» اگر تو آن روز فقط یک موضوع حیات که تأییدش می کردم، این بود که بفهمیم اگر مایکروسافت از بین برود، دنیا چه چیزی را از دست خواهد قسط. باید بوسیله خودمان درباره ی این پاسخ گو باشیم که ماهیت همدستی چیست و چرا ما وجود داریم. من به همکارانم گفتم که درباره ی نمو مالی باهم اتحاد کردن صحبت نمی کنم؛ بلکه درباره ی رشد فردی مان گفتگو می کنم. اگر همه به تنهایی در نقش و زندگی خود رشد کنیم، به منزله ی شرکت رشد خواهیم کرد.
نادلا چالش رهبری داخل مایکروسافت را نبود همدلی و حساسیت متقابل می داند. او می گوید منظور ی مشترکی در طولانی مدخل ها برای دامنه برج حمل تو مسیر اهداف سازمان حیات نداشت؛ درنتیجه هرکس گویی در جزیره ای مجزا با قوانین مختص به خود بی جنبش بود که گه گاه بوسیله زندگی ساکنان دیگر جزایر مجاور همچنین قاعده می زد.
مدیر ارشد اجرایی مایکروسافت یکی از فراگیری های عمده زندگی اش را که از کریکت آموخته بود، داخل مایکروسافت بوسیله کار مسدود. در قسمتی از کتاب، نادلا از محک ی کریکتی صحبت می کند که بین تیم آن ها و تیمی استرالیایی درون جریان بود. او درباره ی این موضوع سخن می گوید که چگونه محضر بازیگر ی تیمشان در زمین باعث شده بود تا روحیه ی همدلی از بقیه بازیکنان خمود شود. درادامه ی ماجرا، نادلا می گوید که بازیکن خواه فردی بنیادی داخل مجموعه هرچه هم که توانایی و مهارت های ستودنی داشته باشد؛ اما اگر درون خدمت کلکسیون و تیم نباشد و روحیه ی یکدل نداشته باشد، ارمغانی جز آسیب ندارد. مدیرعامل فعلی مایکروسافت مقرری ی هر رهبری را در جنین ی اول، همدلی با کارکنان و شناخت نیازهایشان می داند. بوسیله اعتقاد او، رهبری که از اتاق خود پایش را خارج نگذارد و درون میان کارکنانش قدم نزند، هرگز نمی تواند درون کامل جوانب به درستی عمل درنگ.ساتیا نادلا وظیفه ی هر رهبری را داخل جنین ی اول، بی قراری دلی با کارکنان و شناخت نیازهایشان می داند
دو دهه پیش از آن، عرضه ی ویندوز ۹۵ با آهنگ پس بنیان ی گران قیمتش، یعنی «من را مشهود کن رولینگ استونز»، درون جشنواره ی خرده فروشی ها و قلق زیاد رسانه ها به ارائه ی نرم افزاری بزرگ و بزرگ پر حرارت معاون کرده بود. رقبا تکاپو کردند تا رویدادهای معرفی محصول خود را با کیفیت بهتر و دوست داشتنی برنده برگزار کنند تا امیدوار باشند که مشتریان را به خرید انگیزش کنند. بااین حال، این موضوع برای آن زمان بود و اکنون اوضاع تفاوت دارد.معامله با کد تقلیل zoomit
عرضه ی ویندوز ۱۰ درباره ی یک میوه نبود؛ بلکه درباره ی مأموریت مایکروسافت حیات. بوسیله عبارت دیگر، اگر قصد داریم هر محدودیت داخل این سیاره را توانمند سازیم، چرا به سمت دیگر سیاره نرویم و آن را به واقعیت تبدیل نکنیم؟ چه طرز بهتری برای مدال دادن مأموریت جدید و اتیکت در حال ظهورمان، از وجود داشتن داخل شرق آفریقا بهتر بود؟ منطقه ای که مشکل ها و فرصت های فناوری را بخاطر تحول و ایجاد رشد اقتصادی شعبه می درنگ. اگرچه شاید از تمام دوربین های تلویزیونی خبری نبود که قبلا مایکروسافت را پوشش خبری می دادند، می شد تمایل خود را برای درک شرایط تمام مشتریان نشان داد. ارائه ی ویندوز ۱۰ درون کنیا رویکرد جهانی تری برای همکاری به همراه داشت و نیز درس های ارزشمندی به ما آموخت.
درباره ی نویسنده و ناشر کتاب
ساتیا نارایانا نادلا، مدیر تجارت هندی آمریکایی، داخل سال ۲۰۱۴ خلیفه استیو بالمر شد و داخل حال حاضر، مدیر ارشد اجرایی مایکروسافت است. قبل از مدیرعاملی، وی معاون اجرایی گروه ابر و کارمند مایکروسافت، مسئول پیدایش و مسئول اجرای سیستم عامل های محاسبات شرکت حیات. در سال ۲۰۱۷، انتشارات HarperCollins تاریخچه نادلا را با عنوان کامل Hit Refresh: The Quest to Rediscover Microsoft's Soul and Imagine a Better Future for Everyone منتشر کرد. در سال ۱۳۹۹، انتشارات آریاناقلم تاریخچه یادشده را تو قسمت قسمت کردن بندی کلکسیون کتاب های مدیریتی و نزاکت مستخدم و در مملکت ی پیشرفت فناوری و شعور مصنوعی و آینده ی دنیای تکنولوژی با عنوان «از نو» و ترجمه ی کوروش بهرنگ در ۲۶۴ ورق روانه ی بازار گستردن کرده است.بیشتر بخوانید:شناساندن تاریخچه «خاطر تند و آهسته» اثر دنیل کانمنمعرفی کتاب مجالی بخاطر تمرکز؛ سیستمی برای کار کم و موفقیت بیشترمعرفی تاریخ اشک های یک میلیارد دلاری؛ چطور استارتاپ ها باید از انقراض جلوگیری کنندمعرفی تاریخ پیروزی در بازی مغز؛ اصلاح هفت سهو اجل بار تفکرمعرفی کتاب «قدرت تنفس؛ تأثیر غلبه تنفس عمیق بر اضافه بهره وری، خلاقیت و شفافیت ازطریق قدرت ذهن آگاهی»
متنی که خوانید، سناریویی فرضی نبود و اتفاقا مربوط به یکی از همدستی های ارشد و چیره روی کره ی زمین است که آن را با نام مایکروسافت می شناسیم. این باهم اتحاد کردن با خلق سیستم عامل ویندوز، دنیای کامپیوترهای انحصاری را دگرگون کرد و توانست چشم انداز اعتبار طلبانه ی خود، یعنی «روی هر میز و در هر ساختمانی یک رایانه ی شخصی» را محقق سازد. با این حال، ردموندی ها اغلب توفیق هایشان را مدیون عهد مدیریت بیل گیتس هستند که در سال ۲۰۰۰ با انتقال مدیریت بوسیله استیو بالمر به پایان رسید. تو دوران چهارده ساله ی مدیریت بالمر، مایکروسافت بلندپروازی های متعدد و گاه موفقی تجربه کرد؛ ولی از خیلی جهات نیز پسرفت های اهمیت کرد.مقاله های مرتبط:معرفی کتاب «تفکر کندرو و آهسته» معلول دنیل کانمنمعرفی تاریخچه اشک های یک میلیارد دلاری؛ چطور استارتاپ ها باید از شکست جلوگیری کنند
اتکای بسیار ازاندازه ی مایکروسافت به دنیای ویندوز و کامپیوترهای شخصی باعث شد تا خیزش ناگهانی گوشی های هوشمند را نادیده بگیرد و آن اعتبار دیر به این حوزه هوشیار شود که دیگر عددی برای گزارش دادن نداشته باشد. تو این طور دوره ای، فروش کامپیوترهای شخصی و به تبع آن سیستم عامل ویندوز با کاهش درخور توجهی روبه رو شده وجود. این اتفاق درکنار مجموعه ای از اتفاقات درونی و بیرونی دیگر، مشکلات اسف باری برای یکی از شرکت های بزرگوار و قدرتمند جهان پیش آورده بود؛ مشکلاتی که به باور هیئت مدیره ی مایکروسافت، تنها با دگرگونی مدیرعامل محلول شدنی وجود.
ردموندی ها یکی از مهندسان کهنه فقره و رهبران اصلی بخشی تجارت ابری مایکروسافت را برای نشستن پیاده شدن صندلی مدیرعاملی مایکروسافت انتخاب کرده بودند و آن بی مانند کسی نبود جز ساتیا نادلا. نادلا مهاجری هندی تبار با رفتاری متواضع و خاموش و افکاری بلندپروازانه و پیش گامانه بود.
رسم است که مدیران کسب و کارهای بزرگ دنیا پس از چند دهه مدیریت یا در دوران بازنشستگی، تاریخ بنویسند و از تجربه ها، آموخته ها، دیدگاه ها و نگرش ها خود سخن بگویند. در میان مدیران کلاسیک، جک ولش با نگاشتن تاریخچه «آیین پیروزی» مدل ی این رویکرد است و در میان مدیران حوزه ی فناوری نیز، می توان اریک اشمیت را مثال زد که در سال های گذشته، کتاب های «عصر جدید دیجیتال» و «مربی تریلیون دلاری» را منتشر کرده است. بر این اساس، شاید بتوان گفت ساتیا نادلا بخشی زود دست بوسیله انتشار کتاب زده است. او در سال ۲۰۱۴ به نشانی جایگزین استیو برای مدیرعاملی مایکروسافت برگزیده شد و تنها سه سال بعد، یعنی در سال ۲۰۱۷، کتاب «از بدیع» را منتشر کرد.
سخن سنج ی این کتاب، یعنی مدیرعامل فعلی مایکروسافت، انفراد است که توانست وقار را به مایکروسافت بازگرداند. درون سال ۲۰۱۴، زمانی که نادلا سکان تربیت مایکروسافت را برعهده گرفت، حال و روز این شریک اصلا مساعد نبود. او توانست با تغییر و تحولاتش در استراتژی و ادب سازمان، سفینه طوفان خورده ی مایکروسافت را بوسیله ساحل امن برساند؛ به طوری که در مدت پنج سال، بها سهام این غول بطی ء افزاری سه گانه طبق و زیاد از هر زمان دیگری به دوران پرشکوه ابتدایی اش با مدیریت بیل گیتس نزدیک پر حرارت شد. در این کتاب، ساتیا نادلا درباره ی این تغییر و تحولات دست افزار های یدکی برای گفتن دارد. همچنین، از مشکلات مدیریت و زندگی و تفکراتی گفتگو می کند که برای تغییر فرهنگ سازمانی مایکروسافت بوسیله فرمان بست.
شناساندن تاریخ «از ابتکاری»
تاریخچه «از ابتکاری» درباره ی زندگی ساتیا نادلا و تفکراتش با قلم خود اوست که بسیاری از موضوعات کارمند و مدیریتی ارزشمند را نیز در خود جای می دهد. به طورکلی، نادلا در این کتاب درباره ی سه مقوله ی واقعی گپ می کند: ۱. دوران جوانی و پیش از ادخال به مایکروسافت؛ ۲. دوران ورود بوسیله مایکروسافت و چسبیدگی بوسیله مدیرعاملی این شرکت؛ ۳. معایب و مزایای دوران شعور تقلبی برای جامعه ی بشری.
ساتیا نادلا در این تاریخ به چند موضوع اصلی پرداخته که یکی از آن ها زندگی شخصی اوست و اینکه زندگی اش چگونه از حیدرآباد هند به ردموند آمریکا می رسد. موضوع دیگری که درکنار این روایت شخصی مطرح شده، روایت سال های کار او در مایکروسافت است. او از سال ۱۹۹۲ درون مایکروسافت مشغول به کار شد و پله های ترقی را یکی پس از دیگری طی کرد تا به جایگاه مدیرعامل مایکروسافت برسد. داخل این کتاب، نادلا به موضوع سومی اندوه رمز کرده و آن تحلیل آینده ی فن شناسی است و اینکه به حدس او، در دهه های آینده، تکنولوژی چه مسیری طی خواهد کرد.
ساتیا نادلا تأکید می یواش کسی که می گوید می تواند مسیر باریک بین فناوری را با دقت زیادی پیش بینی کند، فردی قرص نیست؛ ولی حداقل در کمیت تحلیل کلی، به واقعیت ترکیبی و هوش ساختگی و رایانش کوانتومی بوسیله نشانی سه جریان اصلی فن شناسی در آینده ی پیش رو رمز می یواش. کتاب «از ابتکاری» محور چهارمی بی قراری دارد که نادلا در آن از مسئولیت های شرکت های بزرگ چندملیتی مصاحبت می کند و توضیح می دهد که این همدستی ها باید اساس ی رشد اقتصادی را برای همه ی ملت ها و کشورها فراهم و به کاهش تبعیض و بی عدالتی کمک کنند. محور آخر قدری قرین بیانیه های شعارگونه ای است که هرروزه در جلسات سران سیاسی و اقتصادی گیتی می شنویم و اگر در زمره ی کسانی باشید که به حسن منظور شرکت های بزرگ و قدرتمند اقتصادی خوش بین نیستند، احتمالا خواندن این بیانیه های طولانی برایتان خوشایند نخواهد بود.
تاریخچه «از نو» تجربه ی مدیریت مدیران شرکت های ارشد را پیش روی خواننده ترسیم می کند؛ زندگی مدیرانی که باید غرض های میلیارددلاری بگیرند و قریه هاهزارنفر را مدیریت کنند. این همان شکلی از زندگی است که معمولا آن را به اشتهار عمر شرکتی می شناسند. اگر تو کسب و کار کوچک یا اداره محلی فعالیت می کنید، امکان پذیر است مشاهده ی نمایش زندگی مدیر در این طور مقیاسی برایتان جذاب نباشد. بااین حال، چنانچه دوست دارید از موضع مدیر شرکتی بزرگ به دنیا نگاه کنید و با دغدغه ها و مشکل ها و استیل عمر چنین افرادی آشنا شوید، کتاب «از نو» می تواند گزینه ی مناسبی باشد. البته کمی آشنایی با اصطلاحات تخصصی دنیای اینترنت و تکنولوژی، قطعا می تواند به عسل مطالعه ی کتاب بیفزاید.حصه های کتاب
ساتیا نادلا تو بخش هایی از کتاب «از نو» تصنیف است:حدود بیست سال پیش وقتی جوان بودم، نداشتن همدلی مقدور حیات بوسیله قیمت نپیوستنم به مایکروسافت تمام شود. با نگاهی بوسیله روانی مصاحبه ی خودم در چندین دهه ی پیش، به یاد می آورم که پس از یک روز طولانی مصاحبه با مدیران و رهبران مهندسی در بنیاد های مختلف که طاقت و دانش تخصصی مرا آزمودند، با ریچارد تیت آشنا شدم. او مدیری درون حال پیشرفت بود که درون نهایت، شریک تولید بازی کرانیوم را بنیان خلقت. ریچاد از من نخواست که مسئله ای مهندسی را روی کوهمیز سفید حل یا درباره ی برنامه ی کدنویسی پیچیده ای گپ کنم. درباره ی بازرگانی گذشته یا سوابق تحصیلی ام مرا سین جیم نکرد؛ بلکه فقط یک سؤال سهل داشت: «تصور کن نوزادی را می بینی که داخل خیابان رها شده است و گریه می بطی ء. چه کار می کنی؟» بدون آنکه سبک و وزین کنم، پاسخ دادم: «با پلیس تماس می گیرم». ریچارد اگرچه مرا پذیرفت، بوسیله خارج دفترش هدایتم کرد و دستش را روی شانه ام گذاشت و گفت: «تو بوسیله بخشی همدلی داخل خودت نیاز داری، خردسال جان! اگر دیدی طفولیت تو خیابان ول شده و دارد زاری می کند، بچه را از زمین بردار.»
ریشه های مایکروسافت و فلسفه ی حیات آن فراگیر کردن استفاده از رایانه بود. کمال مطلوب شریک این حیات که همگان بوسیله آن دسترسی داشته باشند و درون همین زمینه، وجود داشتن رایانه روی هر میزکار و در هر خانه، مأموریت آغازین مایکروسافت بود. این چیزی حیات که فرهنگ آمریکایی را تعریف می کرد؛ اما حالا وضعیت متعدد تبدیل کرده است. امروز، روی اکثر میزهای کار و در اکثر خانه ها رایانه هست و اکثر مردم تلفن همراه هوشمند دارند. نادلا می گوید:از بسیاری جهات قاهر بودیم؛ اما در بسیاری از موارد دیگر قفا مانده بودیم. معامله رایانه ها اندک شده بود و از دنیای تلفن همراه به طور چشمگیری قفا الباقی بودیم. در جست وجوی اینترنتی قفا بودیم و درون صنعت بازی، به نمو دوباره حاجت داشتیم. به ایجاد همدلی ژرف تری با مشتریان و نیازهای ناگفته و برآورده نشده شان نیازمند بودیم. وقت آن رسیده بود که برای حرکتی ابتکاری و متاخر دست به امر شویم.ریشه های مایکروسافت و فلسفه ی وجود آن، فراگیرکردن مصرف از رایانه حیات
پس از چند دهه رشد ثابت در فروش رایانه های شخصی داخل سراسر جهان، فروش به ارتفاع خود رسیده وجود و در آن زمان، در حال کمبود بود. تعداد محموله های رایانه های شخصی حدود ۷۰ میلیون بود؛ تو حالی که محموله های گوشی های هوشمند به بیش از ۳۵۰ میلیون گویا حیات. این معارفه ناخوشایندی برای مایکروسافت محسوب می شد. هر رایانه ی شخصی فروخته شده به معنای پرداخت حق تشخیص بوسیله مایکروسافت وجود و بدتر از همه اینکه نه تنها فروش رایانه ها کاهش یافته بود؛ بلکه محبوبیت ویندوز ۸ نیز که هجده ماه پیش روانه ی میدان شده بود، درون حال کمبود وجود.سودا با کد تخفیف zoomit
در همین حال، جهیز عامل های اندروید و اپل داخل حال اوج گیری بودند که انعکاس دهنده ی انفجار گوشی های هوشمندی بود و کارمندان و توسعه دهندگان در مایکروسافت نتوانسته بودند در آن موفق شوند و تا اینکه به سختی توانسته بودند در این بازار حضور داشته باشند. در نتیجه، سهام مایکروسافت که مدت ها سرمایه گذاری ایمن و پربازده بود، برای سال ها داخل حال درجا کوفتن بود. درون سازمان نیز ادبیات همان احترام ترسناک بود. درون آن سال، نظرسنجی سالانه از کارکنان مایکروسافت نشان عدل که بیشترِ کارکنان فکر کردن نمی کنند که در مسیر پایدار پیش می روند. آن ها درباره ی توانایی های مایکروسافت بخاطر نوآوری شک داشتند.
کارمندان مایکروسافت معتقد بودند که فقط یک نفر از بیرون می تواند شرکت را درون خوش نویسی درست استراحت دهد. هیچگاه یک از معروفیت های موجود در فهرست نامزدهای احتمالی مدیرعاملی، ازجمله ساتیا نادلا، آن ها را به عطش نمی آورد. صنعتی بوسیله سنّت احترام نمی گذارد و آنچه بوسیله آن حرمت می گذارد، نوآوری است. مایکروسافت بنده سنّت شده بود؛ اتفاقی که جایی تو دنیای فناوری نداشت. آن ها به جبر می خواستند برای محصولات فرسوده سندیت دعوی ایجاد کنند و این چالش پرسنل هر شرکتی است تا مایکروسافت را تو تلفن همراه و ابر (Cloud) همچنین تو جهان شکوفا درنگ.
اتیکت سازمانی مایکروسافت به ویران ای تبدیل شده حیات که به هر بسرنوشت شوم دچار کردن اجازه می داد تا شبیه جزیره ای دورافتاده براساس قواعد و قوانین خویشتن عمل کند و تنها دستاوردهای خودش برایش وقار داشته باشد. بعدها، این موضوع در قالب کاریکاتور بسیار جالبی از روابط مستخدم شرکت ها منتشر شد که تو شمایل زیر، می توانید آن را مشاهده کنید.
این کاریکاتور واقع گرایانه از تعامل حصه های مختلف شرکت های مایکروسافت، گوگل، آمازون و اپل است. در کاریکاتور مایکروسافت، جزء های متنوع آن را درون پیله هایی جداگانه مشاهده می کنیم که هریک به جانب مقدر شدن دیگر تسلیحات ای را نشانه اندوهناک است.
ساتیا نادلا می گوید:این شمایل را به صراحت در خاطر دارم که بوسیله چشم های صدها حقوق بگیر مایکروسافت که منتظر سخنرانی ام بودند، خیره شده بودم. چهره های آن ها منعکس کننده ی شوق و تپش و انرژی بود که با اضطراب و قدری ناامیدی همراه شده بود. آن ها تیمار مثل من به مایکروسافت آمده بودند تا دنیا را تبدیل دهند؛ اما از درجازدن مشارکت ناامید شده بودند. از همه ناراحت کننده تر اینکه بسیاری احساس کردند که مشارکت روح خود را از مشت داده است. هنگامی که اغوا حضار به پایان رسید، موقت گفتم: «صنعت ما به سنّت جاه نمی گذارد و آنچه به آن احترام می گذارد، نوآوری است. این چالش جمعی ماست تا مایکروسافت را داخل دنیا شکوفا کنیم.» اگر تو آن روز فقط یک موضوع حیات که تأییدش می کردم، این بود که بفهمیم اگر مایکروسافت از بین برود، دنیا چه چیزی را از دست خواهد قسط. باید بوسیله خودمان درباره ی این پاسخ گو باشیم که ماهیت همدستی چیست و چرا ما وجود داریم. من به همکارانم گفتم که درباره ی نمو مالی باهم اتحاد کردن صحبت نمی کنم؛ بلکه درباره ی رشد فردی مان گفتگو می کنم. اگر همه به تنهایی در نقش و زندگی خود رشد کنیم، به منزله ی شرکت رشد خواهیم کرد.
نادلا چالش رهبری داخل مایکروسافت را نبود همدلی و حساسیت متقابل می داند. او می گوید منظور ی مشترکی در طولانی مدخل ها برای دامنه برج حمل تو مسیر اهداف سازمان حیات نداشت؛ درنتیجه هرکس گویی در جزیره ای مجزا با قوانین مختص به خود بی جنبش بود که گه گاه بوسیله زندگی ساکنان دیگر جزایر مجاور همچنین قاعده می زد.
مدیر ارشد اجرایی مایکروسافت یکی از فراگیری های عمده زندگی اش را که از کریکت آموخته بود، داخل مایکروسافت بوسیله کار مسدود. در قسمتی از کتاب، نادلا از محک ی کریکتی صحبت می کند که بین تیم آن ها و تیمی استرالیایی درون جریان بود. او درباره ی این موضوع سخن می گوید که چگونه محضر بازیگر ی تیمشان در زمین باعث شده بود تا روحیه ی همدلی از بقیه بازیکنان خمود شود. درادامه ی ماجرا، نادلا می گوید که بازیکن خواه فردی بنیادی داخل مجموعه هرچه هم که توانایی و مهارت های ستودنی داشته باشد؛ اما اگر درون خدمت کلکسیون و تیم نباشد و روحیه ی یکدل نداشته باشد، ارمغانی جز آسیب ندارد. مدیرعامل فعلی مایکروسافت مقرری ی هر رهبری را در جنین ی اول، همدلی با کارکنان و شناخت نیازهایشان می داند. بوسیله اعتقاد او، رهبری که از اتاق خود پایش را خارج نگذارد و درون میان کارکنانش قدم نزند، هرگز نمی تواند درون کامل جوانب به درستی عمل درنگ.ساتیا نادلا وظیفه ی هر رهبری را داخل جنین ی اول، بی قراری دلی با کارکنان و شناخت نیازهایشان می داند
دو دهه پیش از آن، عرضه ی ویندوز ۹۵ با آهنگ پس بنیان ی گران قیمتش، یعنی «من را مشهود کن رولینگ استونز»، درون جشنواره ی خرده فروشی ها و قلق زیاد رسانه ها به ارائه ی نرم افزاری بزرگ و بزرگ پر حرارت معاون کرده بود. رقبا تکاپو کردند تا رویدادهای معرفی محصول خود را با کیفیت بهتر و دوست داشتنی برنده برگزار کنند تا امیدوار باشند که مشتریان را به خرید انگیزش کنند. بااین حال، این موضوع برای آن زمان بود و اکنون اوضاع تفاوت دارد.معامله با کد تقلیل zoomit
عرضه ی ویندوز ۱۰ درباره ی یک میوه نبود؛ بلکه درباره ی مأموریت مایکروسافت حیات. بوسیله عبارت دیگر، اگر قصد داریم هر محدودیت داخل این سیاره را توانمند سازیم، چرا به سمت دیگر سیاره نرویم و آن را به واقعیت تبدیل نکنیم؟ چه طرز بهتری برای مدال دادن مأموریت جدید و اتیکت در حال ظهورمان، از وجود داشتن داخل شرق آفریقا بهتر بود؟ منطقه ای که مشکل ها و فرصت های فناوری را بخاطر تحول و ایجاد رشد اقتصادی شعبه می درنگ. اگرچه شاید از تمام دوربین های تلویزیونی خبری نبود که قبلا مایکروسافت را پوشش خبری می دادند، می شد تمایل خود را برای درک شرایط تمام مشتریان نشان داد. ارائه ی ویندوز ۱۰ درون کنیا رویکرد جهانی تری برای همکاری به همراه داشت و نیز درس های ارزشمندی به ما آموخت.
درباره ی نویسنده و ناشر کتاب
ساتیا نارایانا نادلا، مدیر تجارت هندی آمریکایی، داخل سال ۲۰۱۴ خلیفه استیو بالمر شد و داخل حال حاضر، مدیر ارشد اجرایی مایکروسافت است. قبل از مدیرعاملی، وی معاون اجرایی گروه ابر و کارمند مایکروسافت، مسئول پیدایش و مسئول اجرای سیستم عامل های محاسبات شرکت حیات. در سال ۲۰۱۷، انتشارات HarperCollins تاریخچه نادلا را با عنوان کامل Hit Refresh: The Quest to Rediscover Microsoft's Soul and Imagine a Better Future for Everyone منتشر کرد. در سال ۱۳۹۹، انتشارات آریاناقلم تاریخچه یادشده را تو قسمت قسمت کردن بندی کلکسیون کتاب های مدیریتی و نزاکت مستخدم و در مملکت ی پیشرفت فناوری و شعور مصنوعی و آینده ی دنیای تکنولوژی با عنوان «از نو» و ترجمه ی کوروش بهرنگ در ۲۶۴ ورق روانه ی بازار گستردن کرده است.بیشتر بخوانید:شناساندن تاریخچه «خاطر تند و آهسته» اثر دنیل کانمنمعرفی کتاب مجالی بخاطر تمرکز؛ سیستمی برای کار کم و موفقیت بیشترمعرفی تاریخ اشک های یک میلیارد دلاری؛ چطور استارتاپ ها باید از انقراض جلوگیری کنندمعرفی تاریخ پیروزی در بازی مغز؛ اصلاح هفت سهو اجل بار تفکرمعرفی کتاب «قدرت تنفس؛ تأثیر غلبه تنفس عمیق بر اضافه بهره وری، خلاقیت و شفافیت ازطریق قدرت ذهن آگاهی»
- ۹۹/۰۸/۱۶